عهد شهادت

از میان مؤمنان مردانى ‏اند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا کردند برخى از آنان به شهادت رسیدند و برخى از آنها در [همین] انتظارند و [هرگز عقیده خود را] تبدیل نکردند

عهد شهادت

از میان مؤمنان مردانى ‏اند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا کردند برخى از آنان به شهادت رسیدند و برخى از آنها در [همین] انتظارند و [هرگز عقیده خود را] تبدیل نکردند

عهد شهادت
نویسندگان

۳۷ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است


بسم الله الرحمن الرحیم

.... باید به خودمان بقبولانیم که دراینزمان به دنیا امده ایم که موثر در تحقق ظهور مولا باشیم و این همراه با تحقق مشکلات ، مصایب ، سختی ها ، غزبت ها و دوری ها است و جز با فدا شدن محقق نمی شود حقیقتا.

نمی خواهم شعار بدهم ؛ نه !ما حقیقتا در مسیر تحقق وعده بزرگ الهی واقع شدیم . هم من ، هم تو .بحمد الله. خدا را باید به خاطر این شرایط و توفیق بزرگ شاکر باشی.

الان که این نامه را برایت می نویسم ، شب قدر است و در فضای ملکوتی بین الحرمین دو مظلومه ، دو شهیده ، یکی زینب کبری سلام الله علیها و دیگری بنت الحسین ، خانم رقیه هستم و به یادتم.

نمی دانی بارگاه ملکوتی سه ساله امام حسین الان هم چه قدر غریب است ؛ در محل یهودی ها ، در مجاورت کاخ ملعون معاویه و در محاصره وهابی های وحشی آدمکش.

چه بگویم از اوضاع اینجا ؛ تاریخ دوباره تکرار شده است. این بار ابنای ابو سفیان بار دیگر آل الله را محاصره کردند ، هم مرقد خانم زینب کبری و هم مرقد مطهر دردانه اهل بیت رقیه سلام الله علیها را.ولی این بار تن به اسارت نمی دهیم.

چرا که  به قول امام (ره) مردم ما از مردم زمان رسول الله بهترند.

نبرد شام مطلع تحقق وعده آخر الزمانی ظهور است. معرکه شام میدان عجیبی است.

به قول امام خامنه ای : نبرد سوریه الان مقابل جبهه کفر و استکبار و ارهاب با تمام قوا ، در برابر جبهه مقاومت و اسلام حقیقی است.

اینجا تمام دنیا جمع اند. تمام استکبار ، کفار ، صهیونیست ها ، مدعیان اسلام آمریکایی ، وهابیون آدمکش، جبهه واحدی تشکیل دادند و هدفشان سکست اسلام آمریکایی و عاشورایی است.

در این فضای فتنه آلود ، بعضی از مسلمین نا آگاه و افراطی نیز همراه شدند تا این علم زمینه ساز را به شکست برسانند.

این حرکت خطرناک حمام خون بین شیعیان و سایر مسلمین راه می اندازد و هیچ حرمتی از حرمین شریفین که هیچ ، حرمت عتبات مقدسه کربلا و سامرا و..... رانیز خواهد شکست.

مسوو لیت سنگینی بر دوشمان گذاشته شده است و اگر نتوانیم از پسش بر اییم، باید شرمنده به حضور خدای متعال و نبی اش و ولی اش برسیم.

کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا و به قول شهید آوینیاین یعنی همه ما شب انتخابی خواهیم داشت که به صف عاشوراییان بپیوندیم و یا از معرکه جهاد بگریزیم  و در خون ولی خئا شریک باشیم.

ان شا الله در پناه خق.

فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۳ ، ۰۴:۲۶
شاهد






دریافت
مدت زمان: 4 دقیقه 44 ثانیه
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۳ ، ۰۳:۵۵
شاهد

شهید عزالدین از اهالی منطقه "صور" لبنان بود که در اولین روزهای درگیری‌های منطقه غوطه توسط مین زخمی شد و به اسارت تکفیری‏ها درآمد.

براساس این گزارش، شهید عزالدین هنگام اسارت بیهوش شده و بعد از به هوش آمدن و سؤال‌های پیاپی تروریست‌ها از وی؛ او را مانند سرور و سالار شهیدان به شهادت رساندند.

سردار سلیمانی از کدام شهید حزب‌الله سخن گفت؟ + عکس(18+)

در ویدیویی کوتاه که پایگاه‌های وابسته به تروریست‌ها تکفیری از زمان به اسارت درآمدن این رزمنده‌ حزب‌الله منتشر کرده‌اند شهید عزالدین به سوالات پیاپی تروریست تکفیری به شرح زیر پاسخ داده است:

تروریست‌ تکفیری: اسمت چیه؟
ذوالفقار حسن: محمد
ــ : اهل کجایی؟
ذوالفقار حسن: از زهیران
ــ : لبنانی؟
ذوالفقار حسن: آره لبنانیم
ــ : جز ارتش حزب‌الله هستی؟
ذوالفقار حسن درحالی که به آنان نگاه می‌کند سخنی نمی‌گوید...
ــ : برای چی آمدی اینجا؟
ذوالفقار حسن با تأخیر می‌گوید: ما در راه خدا اینجا هستیم
ــ : تو برای چی اینجا هستی؟ در راه حزب خدا؟ به خاطر بشار اینجا هستی؟
ذوالفقار حسن: نه به خاطر بشار نیست
ــ : به خاطر چی اینجا هستی؟
ذوالفقار حسن: به خدا به خاطر مقدسات آمده‌ام
ــ : به خاطر زینب(س)؟
ذوالفقار حسن از درد به خود می‌پیچد و دو بار آه بلندی می‌کشد
و در پایان وقتی تروریست‌ تکفیری بار دیگر می‌پرسد: برای چه کسی آمدی؟ ذوالفقار حسن چیزی نمی‌گوید...

سردار سلیمانی از کدام شهید حزب‌الله سخن گفت؟ + عکس(18+)

گفتنی است منابع خبری لبنانی چندی پیش گزارش داده‌ بودند که نیروهای حزب الله در سوریه توانستند پیکر شهید ذوالفقار حسن عزالدین را که تروریست‌‌های تکفیری پس از به شهادت رساندن وی با خود برده بودند پس بگیرند. اما این خبر از سوی خانواده این شهید و حزب‌الله و مقاومت اسلامی تایید نشده است و بدون شک پیکر شهید کماکان در تصرف تکفیری‌های داعش قرار دارد.

خانواده این شهید والامقام از دوستانش روایت کردند که وی در خواب دیده که سرش گوش تا گوش بریده می‌شود، با ترس از خواب بیدار شده و بار دیگر به خواب می‌رود. این‌بار حضرت امام حسین(ع) را در خواب دیده که به وی می‌فرماید: عزیز من! سر تو را خواهند برید همانطور که بر سر من در واقعه کربلا گذشت. اما دردی حس نخواهی کرد، چون فرشتگان از هر طرف تو را دربر خواهند گرفت.

سردار سلیمانی از کدام شهید حزب‌الله سخن گفت؟ + عکس(18+)

شایان ذکر است سردار حاج قاسم سلیمانی در مراسم چهلمین روز درگذشت مادر شهیدان حسین و اصغر ایرلو که با عنوان سنگ صبور برگزار شد، در بیان مصداق و مثال عینی درباره قدرت ایدئولوژی مبتنی بر وحی خاطره‌‌ای گفت که بغض گلویش خود و حاضرین در مراسم را گرفت و به احتمال زیاد این خاطره از شهید عزالدین باشد:

«نوجوان 17 ساله ای که اخیراً(در سوریه) شهید شد، به مادرش می‌گوید، با توجه به خوابی که دیده‌ام این آخرین ناهاری است که باهم می‌خوریم، مادر اجاره تعریف خواب را نمی‌دهد. برای دوستانش اینگونه تعریف کرده بود. 2 شب است که خواب می‌بینم که روی سینه‌ام نشسته‌اند تا سرم از تنم جدا کنند، فریاد می‌زنم و آنوقت است که امام حسین(ع) می‌آید و می‌گوید، نترس درد، ندارد... را هم بریدند، درد نداشت.»

سردار سلیمانی از کدام شهید حزب‌الله سخن گفت؟ + عکس(18+)

نامه‌ای از مادر شهید «ذوالفقار حسن عزالدین» به فرزندش

فرزندم ذوالفقار..خدا تو را رو سفید بگرداند همینطور که مرا در مقابل زهرا(س) روسفید کردی...من روز قیامت با افتخار می‌ایستم در حالی‌که سر خونی تو را در بغل دارم و با دست خودم خون تو را به آسمان پرتاب می‌کنم تا فرشتگان با خون تو بال‌های خود را آراسته کنند...شکایت خود را از قومی که با بریدن سر فرزندم قلب مرا شکستند و مرا از شرکت در عروسیش(تشییع جنازه) محروم کردند به امیرمؤمنان(ع) خواهم کرد..فرزندم خون تو ضامن من نزد خدا خواهد بود و باعث افتخار من است..

فکر نکنید که با کشتن فرزندم طاقت مرا می‌گیرید...
فکر نکنید که با بریدن سر فرزندم قلب زینبی مرا پاره می‌کنید...

به خدا قسم که من منتظر بازگشت پیکر فرزندم هستم تا عطر سرورم زینب(س) را از آن استشمام کنم...

سردار سلیمانی از کدام شهید حزب‌الله سخن گفت؟ + عکس(18+)

می‌خواهم او را در سینه خود فشار بدهم و عطر شهادت را استشمام کنم...

می‌خواهم بایستم و با صدای بلند بگویم خداوندا این قربانی را از ما بپذیر...

و خون تو را بر آسمان بریزم تا زهرا(س) خون تو را بگیرد...

پسرم قلب من برای تو بی‌تابی می‌کند ولکن زینب(س) با صبر خود بر قلب من دست کشید...

پسرم ما هر روز منتظر بازگشت تو هستم تا با ریختن گل روی پیکرت عروسی تو را بگیرم...

منتظر تو هستم و اشکها مرا آتش می‌زنند..تهنیت پسرم که در بهشتی...تهنیت...

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۳ ، ۲۳:۲۲
شاهد
جمعه, ۴ مهر ۱۳۹۳، ۱۰:۴۷ ب.ظ

هشت سنت غلط ازدواج از دیدگاه رهبر انقلاب

هشت سنت غلط ازدواج از نگاه رهبر انقلاب

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سخنرانی‌ها و مناسبت‌های مختلف به آسیب‌شناسی مشکلات فراروی جوانان برای ازدواج پرداخته‌اند. ایشان معتقدند موانع «فرهنگی»، بخش قابل توجهی از این مشکل اجتماعی را به خود اختصاص داده است و جوانان، خانواده‌ها و مسئولان مربوط باید در جهت رفع این موانع تلاش کنند. ایشان در آخرین اظهار نظر رسمی درباره‌ی این موضوع در دیدار دانشجویی ماه رمضان امسال فرمودند: «بعضى از تصورات و سنت‌هاى غلط در مورد ازدواج وجود دارد که اینها دست‌‌وپاگیر است، مانع از رواج ازدواج جوان‌ها است؛ این سنت‌ها را باید عملاً نقض کرد. شما که جوانید، مطالبه‌‌گرید، پرنشاطید، پیشنهادکننده‌‌ى نقض خیلى از عادت‌ها و سنت‌ها هستید، به نظر من این سنت‌هاى غلطى را هم که در زمینه‌‌ى ازدواج وجود دارد، بایستى شماها نقض کنید.»
جدول و متن زیر به هشت مورد از این سنت‌های غلط که مورد تصریح رهبر انقلاب اسلامی قرار گرفته، می‌پردازد:
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۳ ، ۲۲:۴۷
شاهد


وقت پرپر زدنم برگ وبرم می سوزد     




دریافتدریافت
توضیحات: روضه امام جواد علیه السلام-میرداماد
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۳ ، ۲۳:۴۲
شاهد




 شخصی به نام محمد بن میمون  گفت :

در ایامی که امام محمد تقی علیه السلام کودکی در گهواره بود، و امام رضا علیه السلام هنوز به خراسان نرفته بود ، سفری به مکه نمود و من نیز در خدمت امام رضا علیه السلام بودم ، چون خواستم مراجعت کنم خدمت آن حضرت عرض کردم که من می خواهم به مدینه بروم ، نامه ای برای محمد تقی علیه السلام بنویسید تا برای او ببرم ، امام رضا علیه السلام تبسمی کردند و نامه ای نوشت ومن آن را به مدینه آوردم  و در آن وقت هر دو چشم من نابینا بود ، خدمتکار امام جواد علیه السلام به نام موفق ، آن جناب را آورد در حالی که در گهواره بود ، نامه را به آن حضرت دادم .

امام جواد علیه السلام فرمود : موفق مهر نامه را بردار و کاغذ را باز کن ، موفق آن را مقابل امام گشود و امام علیه السلام  بعد از اینکه نامه را خواند ، فرمود : ای محمد حال چشمت چگونه است؟

عرض کردم یابن رسول الله چشمم کور شده و بینایی او از بین رفته ، همانطور که مشاهده می فرمایید.

پس حضرت دست مبارک خود را به چشمان من کشید ، و از دست با برکت حضرت چشمان من شفا یافت وبهتر از اول شد . ومن دست و پای حضرت را بوسیدم و از خدمتش مرخص شدم در حالی که بینا شده بودم.

بحار الانوار ج5 ص46

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۳ ، ۲۲:۵۷
شاهد
سه شنبه, ۱ مهر ۱۳۹۳، ۱۰:۰۰ ب.ظ

نماهنگ ریبای شهدا _ حاج مهدی سلحشور


عاشقونه رفتند تا به خدا.........




دریافت
مدت زمان: 2 دقیقه 5 ثانیه (نماهنگ حاج مهدی سلحشور)


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۳ ، ۲۲:۰۰
شاهد