عهد شهادت

از میان مؤمنان مردانى ‏اند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا کردند برخى از آنان به شهادت رسیدند و برخى از آنها در [همین] انتظارند و [هرگز عقیده خود را] تبدیل نکردند

عهد شهادت

از میان مؤمنان مردانى ‏اند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا کردند برخى از آنان به شهادت رسیدند و برخى از آنها در [همین] انتظارند و [هرگز عقیده خود را] تبدیل نکردند

عهد شهادت
نویسندگان

۳۳ مطلب با موضوع «قرآن و عترت» ثبت شده است

یکی از صالحین وارد مصر شد و آهنگری را ملاقات کرد که با دست خود آهن سرخ شده را از کوره بیرون می آورد و حرارت آهن به او صدمه نمی رساند . فهمید که باید این مرد از اوتاد باشد . پیش آمد سلام کرد و گفت : ای بنده خدا ! به حق آن کسی که به تو این کرامت را داده است در حق من دعایی بنما . آهنگر گفت : درباره من به خطا گمان کردی . آنگونه که تو فکر می کنی من نیستم و خود را از صالحین نمی دانم . این کرامت هم که می بینی ماجرایی دارد . 

روزی در همین دکان مشغول کار بودم که زنی صاحب جمال که مانندش را ندیده بودم بر من وارد شد و از فقر و پریشانی خود شکایت نمود و حاجتی داشت . من گفتم : اگر مراد مرا می دهی حاجتت را برآورده سازم . گفت : ای مرد از خدا بترس من اهل این عمل نیستم .

گفتم : پس من هم حاجت تو را برآورده نمی کنم . آن زن با حال پریشانی رفت . بعد از چندی برگشت و گفت : ضرورت مرا به اینجا کشانده تا تو را اجابت کنم . در آن حال آن زن را برداشته و به خانه رفتم و درب خانه را قفل کردم . زن گفت : چرا درب خانه را قفل کردی ؟ گفتم : ترسیدم مردم از حالم با خبر شوند . گفت : چرا از خدا نمی ترسی ؟ گفتم : خدا غفور و مهربان است . 

چون نزدیکش رفتم دیدمش چون شاخه ریحان که از باد تند مضطرب شود  در اضطراب افتاد و سیلاب اشک از چشمش جاری شد . گفتم : چه شده است ؟ گفت : از خدای خود می ترسم که حاضر و ناظر بر ماست . گفت : ای مرد اگر دست از من بر داری ضمانت می کنم که خدا آتش دنیا . آخرت را بر تو حرام کند . 

کلام آن زن در من اثر کرد و دست از مقصود خویش کشیدم . و گفتم : ای زن برو به سلامت که تو را از ترس خدا رها کردم . آن زن خوشحال و مسرور به خانه اش برگشت . آن شب در خواب دیدم مخدره ای  که تاجی از یاقوت به سر داشت به من فرمود : خدا جزای خیرت دهد . گفتم : شما کیستید ؟ فرمود : مادر آن زنی که  نزد تو آمد و او را از ترس خدا ترک کردی . خدا تو را به آتش دنیا و آخرت نسوزاند .  گفتم : آن زن از کدام فامیل بود ؟ گفت : از نسل رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم . پس حمد خدا را به جا آوردم و از آن روز آتش به من ضرری نمی رساند .

لمن خاف مقام ربه جنتان 

برای کسی که از مقام خدا بترسد دو بهشت است 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۶ ، ۲۰:۲۰
شاهد
شنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۶، ۱۱:۴۶ ب.ظ

سه چیز موجب هلاکت می شود

 

امام باقر علیه السلام : 

سه چیز موجب هلاکت انسان است ؛ ثلاث موبقات :

الاول : شح مطاع یعنی بخلی که اطاعت شود . یه وقت آدم بخیله دلش نمی خواهد مثلا وجوهات بدهد اما مخالفت می کنه با این بخلش و خودش رو ملزم به پرداخت می کنه اما گاهی اوقات اطاعت می کنه این هلاکت می اورد . 

یک تاجری بود به شاگردش گفت کلید رو بگیر درب صندوق رو باز کن دست من هم ببند برو سه میلیون وجوهات بده به آیت الله خوانساری , این بخیله اما سعادتمند میشه چون اطاعت نمی کنه از بخلش . 

البته بهترش اینه که به جایی برسه که اذا احسنوا استبشروا ؛ چون در آن روایت امام رضا علیه السلام فرمودند : بهترین آدم ها یه ویژگی شون اینه که وقتی کار خوبی می کنند خوشحال می شوند . میره خمس بده عبوس نمیشه ، خوشحال ترم هست همچین قبراق و سرحال از دفتر مرجع بر گشته می گه وجوهاتم رو دادم دست مرجعم را هم بوسیدم الان هم خیلی خوشحالم  . 

موفق به نماز شب شده در روز خوشحال و شکر گزاره . جهاز عروس داده خوشحاله که خدا بهش فرصت داد تا زنده هست یه کار خیری بکنه .... اما بعضی می خوان کار خیر کنن سنگین اند هی امروز و فردا می کنند . بعضی ها شش ماه وجوهات رو به تاخیر میندازن . 

الثانی : هوی متبع ؛ دلش میخواد به نا محرم نگاه کنه اما اطاعت نمی کنه .... این خوبه اما اگر اطاعت کرد هلاک میشه ....

من جوون بودم رفته بودم جایی برای تبلیغ . یه پیر مردی با من شوخی می کرد می گفت این که شما می گید به نا محرم نباید نگاه کرد خب نمی شه ....من اول فکر کردم داره شوخی می کنه اما یه روز در تهران با هم ببودیم دیدم وقتی مدرسه دختروونه تعطیل شد قشنگ نگاه می کنه و داشت اصلا می افتاد . این جوری آدم هلاک میشه . 

الثالث : اعجاب المرء بنفسه 

انسان به خودش بباله که من روشنفکر هستم  

از بیانات مرحوم آیت الله  احمد مجتهدی رحمة الله علیه 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۶ ، ۲۳:۴۶
شاهد



دریافت




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۳ ، ۱۴:۰۸
شاهد


وقت پرپر زدنم برگ وبرم می سوزد     




دریافتدریافت
توضیحات: روضه امام جواد علیه السلام-میرداماد
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۳ ، ۲۳:۴۲
شاهد




 شخصی به نام محمد بن میمون  گفت :

در ایامی که امام محمد تقی علیه السلام کودکی در گهواره بود، و امام رضا علیه السلام هنوز به خراسان نرفته بود ، سفری به مکه نمود و من نیز در خدمت امام رضا علیه السلام بودم ، چون خواستم مراجعت کنم خدمت آن حضرت عرض کردم که من می خواهم به مدینه بروم ، نامه ای برای محمد تقی علیه السلام بنویسید تا برای او ببرم ، امام رضا علیه السلام تبسمی کردند و نامه ای نوشت ومن آن را به مدینه آوردم  و در آن وقت هر دو چشم من نابینا بود ، خدمتکار امام جواد علیه السلام به نام موفق ، آن جناب را آورد در حالی که در گهواره بود ، نامه را به آن حضرت دادم .

امام جواد علیه السلام فرمود : موفق مهر نامه را بردار و کاغذ را باز کن ، موفق آن را مقابل امام گشود و امام علیه السلام  بعد از اینکه نامه را خواند ، فرمود : ای محمد حال چشمت چگونه است؟

عرض کردم یابن رسول الله چشمم کور شده و بینایی او از بین رفته ، همانطور که مشاهده می فرمایید.

پس حضرت دست مبارک خود را به چشمان من کشید ، و از دست با برکت حضرت چشمان من شفا یافت وبهتر از اول شد . ومن دست و پای حضرت را بوسیدم و از خدمتش مرخص شدم در حالی که بینا شده بودم.

بحار الانوار ج5 ص46

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۳ ، ۲۲:۵۷
شاهد
دوشنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۳، ۱۱:۰۵ ب.ظ

کربلا





شبی ســاکت و دلگـــیر

خـــودم بودم و قــلبی که زغــم بسته به زنجیر

و نـزدیکـــ اذان بــود

کـهــ پـیچیـد به آفــاق همه نغمه تـکــبیر

نوشتند که هنگام اذان دستــ به دامـان خــــدا باش

و مشغول دعــا باش

که بـاز است به درگـاه الــهی در رحمـتــ

و آن لحظه بود لحظه شیریــن اجابتــ

شدم غـــرق عبادتــ

دو چشمم همه ام اشکـــ شد و روی لبانم همه سوگند

که یــارب تو رهایم کن از این بند

و گفتم به خـــدا بین دعایم

که دلتنگ اذان حـــرم کـــرب و بلایم

همان جا که دل از سوز فراغش شده بی تابـــ

همان جا که زده دست به دامان زمین خوشه مهتابـــ

همان وادی سوز و عطش و درد

همان وادی شرمندگی آبـــ

همان وادی پاک حـــرم حضرت اربــابـــ

همان جا که زمینش همه نور استــ

پر از شــور و شعور استـــ

حمـــاسه استــــ

غـــرور استـــ

شرمنده تر از وادی طــور استــــ ...

و فـرش حـــرمش از پـــر حــور استــ

و بـر مهـــــدی زهـــرا همه شب راه عبور استـــ

همان جا که حـــرم خانه دلهاستــ

و عشقش همه در آب و گل ماستــ

زیــارتگه زهـــراستــ

عبــادتگه موسی استــ

دخیـل حــــرمش حضرت عیسی استــ

و زیباست خـــدا محو تماشاستــ

که یک سو حـــــرم شــــــاه

و یک سو حــــرم حضرت سقــاستـــ

مکانی که قــدم رنجه نمودست گل یاســ

تمامش کند از عشق و احساســ

به لبهاش بود ذکــر ابـــالفضل و دریای دو چشمش همه الماســ

همان کعبه کوچک کــفـــ العبـــاســ

مکانی که در آن عشق زند موج

همان جا که زند پر به هـــوایش دل مــنــ هــر دم و هــر شب

همان جا که به هر جای زمینش هست

نشان از قدم محترم حضــرت زینبــ

همان خاک که هم بــدر و احد خندق و احزاب و حنین استــ

که دل از عـــالم هستی برباید خیــابــان بهشتی کهــ

معروف به بیــن الحــــرمین است "التماس دعای فرج"
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۳ ، ۲۳:۰۵
پاسدار 313
يكشنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۳، ۰۹:۲۸ ب.ظ

نامه دختر به امام رضا علیه السلام

نامه دختر به امام رضا علیه السلام 

گاهی اتفاقاتی در زندگی ما می افتند که همه نشأت گرفته از ایمان ماست . وقتی ما اهل بیتی داریم که گناهکارترین ما رو دعا می کنه برای افراد با ایمان معجزه می کنه . 
حتما حتما این کلیپ رو ببینید !!!!!!!!!!!!



دریافت فیلم نامه دختر و امام رضا علیه السلام 
حجم: 5.17 مگابایت


۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۳ ، ۲۱:۲۸
پاسدار 313
مدیحه نورین فاطمه زهرا سلام الله علیها و فاطمه معصومه سلام الله علیها
شخصیت های بزرگ دین ارج و منزلت بسیار والایی برای حضرت معصومه علیها سلام  قائل بودند و هستند و او را با حضرت زهرا سلام الله علیها مقایسه می کنند:


حضرت امام خمینی (قدس سره) در قصیده ای که شامل 44 بیت است او را با حضرت زهرای اطهر مقایسه کرده در بخشی از آن می گوید:

اى ازلیت به تـــــربت تـــــو، مخمـــّر         وى ابــدیت بــه طلعت تو، مقرّر

آیت رحمت ز جلــــوه تــــــو هویـــدا         رایت قــدرت در آستین تو مُضْمَر

جــــودت هم بسترا به فیض مقدس         لطفت هم بالشا به صدرِ مُصَدّر

عصمت تو تا کشید پرده به اجسام          عالَـــم اجســام گردد عالَم دیگر

جلـــــوه تـــــو نــــور ایزدى را مَجْلى         عصمت تـو سرّ مختفى را مَظهر

گـــــویم واجب تــو را، نه آنَتْ رتبت          خــوانم ممکن تو را، ز ممکن برتر

ممکن انــــدر لباس واجب پیــــــدا           واجبــــى اندر رداى امکان مَظْهر

ممکن؛ امّا چه ممکن، علت امکان           واجب؛ امـــّا شعـــــاع خالق اکبر

ممکن؛ امّا یگانــــه واسطــــه فیض         فیض به مهتر رسد وزان پس کهتر

ممکن؛ امــــّا نمــود هستى از وى           ممکن؛ امــــّا ز ممکنــــات فزونتر

وین نه عجب؛ زانکه نور اوست ز زهرا       نور وى از حیدر است و او ز پیمبر

نور خــــدا در رســــول اکـــرم پیدا             کرد تجلّى ز وى، به حیدر صفدر

وز وى، تابان شده به حضرت زهرا            اینک ظاهر ز دخت موسىِ جعفر

این است آن نور کز مشیت "کُنْ" کرد       عالـــم، آن کو به عالم است منّور

این است آن نور کز تجلّـــى قدرت           داد به دوشیزگـــــان هستى، زیور

شیطانْ عالِم شدى، اگر که بدین نور       ناگفتى "آدم است خاک و من آذر"

آبـــــروى ممکناتْ جمله از این نور           گـــر نَبـــُدى، باطل آمدند سراسر

جلوه این، خود عَرَض نمود عَرَض را          ظلّش بخشـــود جـــوهریت جوهر

عیسى مریم به پیشگاهش دربان           موسىِ عمران به بارگاهش چـاکر

آن یک چون دیده بان فرا شده بردار         وین یک چـــون قاپقان معطى بر در

یا که دو طفلند در حریــــم جلالش           از پـــى تکمیل نفس آمده مضطـر

آن یک "انجیل" را نمـــــاید از حفظ           ویـــن یک "تورات" را بخـــواند از بر

گر که نگفتى "امام هستم بر خلق"        موسى جعفـــر، ولّــى حضرت داور

فاش بگفتم که این رسول خداى است       معجزه اش مـــى بـوَد همانا دختر

دختــــــر، جز فاطمه نیایــد چون این           صُلب پــدر را و هـــم مشیمه مادر

دختر، چون این دو از مشیمه قدرت          نامد و ناید دگـــر همــــــــــاره مقدّر

آن یک، امواج علم را شـــــده مبدا           وین یک، افواج حلم را شده مصـــدر

آن یک موجود از خطــــابش مَجْلى           وین یک، معدوم از عقــــابش مُسْتَر

آن یک بر فـــرق انبیــــا شده تارک            وین یک انــــدر ســـــرْ اولیا را مغفر

آن یک در عالم جـــــــلالت "کعبه"            وین یک در مُلک کبــــریایى "مَشْعر"

"لَمْ یلِد"م بسته لب وگرنه بگفتم             دخت خــــداینــــــد این دو نور مطهّر

آن یک، کوْن و مکانْش بسته به مَقْنَع        وین یک، مُلکِ جهانْش بسته به معْجَر

چادر آن یک، حجاب عصمت ایزد              معْجــــــَرِ این یک، نقـــــاب عفّت داور

آن یک، بر مُلک لا یزالى تارُک                 وین یک، بـــــر عرش کبــــریایى افسر

تابشى از لطف آن، بهشت مُخَلّد            ســــــایــــه‏اى از قهر این، جحیم مُقَعّر

قطره‏اى از جود آن، بحار سماوى            رشحــــه‏اى از فیض این، ذخـــــایر اغیر

آن یک، خاکِ مدینه کرده مزّین                   صفحه قــــــم را نمــــوده، این یک انور

خاک قم، این کرده از شرافتْ، جنّت            آب مــــــدینه نمــــــــوده آن یک، کوثر

عرصه قم، غیرت بهشت برین است          بلکـــــه بهشتش یساولى است برابر

زیبد اگر خاک قم به "عرش" کند فخر         شـــــاید گـــــــر "لوح" را بیابد همسر 

خاکى عجب خاک آبروى خلایق               ملجــــــا بر مسلم و پنـــــاه به کافـــر

گر که شنیدندى این قصیده "هندى"        شـــاعــــــــر شیراز و آن ادیب سخنور

آن یک طوطى صفت همى نسرودى        "اى به جـــلالت ز آفــــرینش بــــــرتر"

وین یک قمرى نمط هماره نگفتى            "اى کـــه جهــان از رخ تو گشته منوّر"

         


مرجع کل حضرت آیت الله العظمی حاج آقا حسین بروجردی (قدس سره)مکرر کنار مرقد مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها  می آمد و در آنجا با تضرع و تواضع خاص آن حضرت را واسطه قرار می داد و به مناجات می پرداخت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۳ ، ۲۰:۳۲
پاسدار 313

نگاهی گذرا بر زندگینامه حضرت معصومه (سلام الله علیها)


حضرت فاطمه معصومه (س) در روز اول ذیقعده سال 173 هجری، در شهر مدینه چشم به جهان گشود. این بانوی بزرگوار، از همان آغاز، در محیطی پرورش یافت که پدر و مادر و فرزندان، همه به فضایل اخلاقی آراسته بودند. عبادت و زهد، پارسایی و تقوا، راستگویی و بردباری، استقامت در برابر ناملایمات، بخشندگی و پاکدامنی و نیز یاد خدا، از صفات برجسته این خاندان پاک سیرت و نیکو سرشت به شمار می رفت. پدران این خاندان، همه برگزیدگان و پیشوایان هدایت، گوهرهای تابناک امامت و سکان داران کشتی انسانیت بودند.

حضرت معصومه (س) سرچشمه دانش
 حضرت معصومه (س) در خاندانی که سرچشمه علم و تقوا و فضایل اخلاقی بود، پرورش یافت. پس از آنکه پدر بزرگوار آن بانوی گرامی به شهادت رسید، فرزند ارجمند آن امام، یعنی حضرت رضا (ع) عهده دار امر تعلیم و تربیت خواهران و برادران خود شد و مخارج آنان را نیز بر عهده گرفت. در اثر توجهات زیاد آن حضرت، هر یک از فرزندان امام کاظم (ع) به مقامی والا دست یافتند و زبانزد همگان گشتند. ابن صباغ ملکی در این باره میگوید: ?هر یک از فرزندان ابی الحسن موسی معروف به کاظم، فضیلتی مشهور دارد?. بدون تردید بعد از حضرت رضا (ع) در میان فرزندان امام کاظم (ع)، حضرت معصومه (س) از نظر علمی و اخلاقی، والامقام ترین آنان است. این حقیقت از اسامی، لقب ها، تعریف ها و توصیفاتی که ائمه اطهار (ع) از ایشان نموده اند، آشکار است و این حقیقت روشن می سازد که ایشان نیز چون حضرت زینب (س) ?عالمه غیر معلمه? بوده است. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۳ ، ۱۵:۱۹
پاسدار 313
دوشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۳، ۰۵:۰۴ ب.ظ

اعمال شب و روز عید فطر

اعمال شب و روز عید فطر

 

 

اعمال شب و روز عید فطر

 

فرا رسیدن عید سعید فطر را خدمت تمامی روزه داران عزیز تبریک و تهنیت عرض می کنیم .

 

از جمله لیالى شریفه شب عید فطر می باشد و در فضیلت و ثواب عبادت و احیاى آن احادیث ‏بسیار وارد شده و روایت‏ شده است که آن شب کمتر از شب قدر نیست. برای درک این شب عزیز انجام اعمالی از ائمه علیهم السلام به ما سفارش شده است :

1- در هنگام غروب آفتاب غسل انجام شود .

2- آن شب به نماز، دعا، استغفار، درخواست از حق تعالى و بیتوته در مسجد احیا گردد.

3- بعد از نماز مغرب و عشاء ، نماز صبح و نمازعید فطر ذکر؛" الله اکبر الله اکبر، لا اله الا الله و الله اکبر الله اکبر و لله الحمد الحمد لله على ما هدانا و له الشکر على ما اولانا " گفته شود.

4- بعد از نماز مغرب و نافله آن، دست ها را به سوى آسمان بلند کرده و بگوید:" یا ذاالمن و الطول یا ذاالجود یا مصطفی محمد و ناصره صل على محمد و آل محمد و اغفرلی کل ذنب احصیته وهو عندک فی کتاب مبین." پس به سجده برود و صد مرتبه در سجده بگوید: " اتوب الى الله " پس هر حاجت که دارد از حق تعالى بخواهد که ان شاء الله تعالى بر آورده خواهد شد. در روایتی از ‏شیخ آمده که: بعد از نماز مغرب به سجده رود و بگوید" یا ذاالحول یا ذاالطول یا مصطفیا محمدا و ناصره صل على محمد و آل محمد واغفرلی کل ذنب اذنبته و نسیته انا و هو عندک فی کتاب مبین." سپس صد مرتبه " اتوب الى الله " بگو.

5- زیارت امام حسین علیه السلام که فضیلت ‏بسیار دارد.

6- ده مرتبه ذکر" یا دائم الفضل علی البریة یا باسط الیدین بالعطیة یا صاحب المواهب السنیة صل علی محمد و آله خیرالوری سجیة واغفرلنا یا ذاالعلی فی هذه العشیة." که از اعمال شب جمعه است، گفته شود.

7- ده رکعت نماز که در شب آخر ماه رمضان اقامه می شود که به صورت پنج نماز دو رکعتی ، در هر رکعت بعد از حمد، سوره توحید ده بار خوانده شود. و در رکوع و سجود ده مرتبه ذکر" سبحان الله والحمدلله و لا اله الاالله والله اکبر" گفته شود. پس از نماز هزار مرتبه استغفار کند و بعد از آن سر به سجده گذارد و بگوید:" یا حی یا قیوم یا ذاالجلال و الاکرام یا رحمان الدنیا والاخرة و رحیمهما یا ارحم الراحمین یا اله الاولین والآخرین اغفرلنا ذنوبنا و تقبل منا صلواتنا و صیامنا و قیامنا."

8- بعد از نماز مغرب و نافله آن دو رکعت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۳ ، ۱۷:۰۴
شاهد