عهد شهادت

از میان مؤمنان مردانى ‏اند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا کردند برخى از آنان به شهادت رسیدند و برخى از آنها در [همین] انتظارند و [هرگز عقیده خود را] تبدیل نکردند

عهد شهادت

از میان مؤمنان مردانى ‏اند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا کردند برخى از آنان به شهادت رسیدند و برخى از آنها در [همین] انتظارند و [هرگز عقیده خود را] تبدیل نکردند

عهد شهادت
نویسندگان

۲۷ مطلب با موضوع «فردای سبز (انتظار)» ثبت شده است

شنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۴۷ ب.ظ

یوسف ترین پیغمبرت در چاه مانده است

یوسف ترین پیغمبرت در چاه مانده است

آری اگر تا کعبه خیلی راه مانده است
از دست من تا دست تو یک آه مانده است
خواندم مفاتیح الجنان را در دل شب
اما دلم در حسرت مفتاح مانده است

بعد از گذشت سال های سال یا رب
یوسف ترین پیغمبرت در چاه مانده است
ای ماه کنعانی من!خالی خالی ست
دستی که از دامان تو کوتاه مانده است
ای کاش که من نیز همراه تو باشم
هر کس که همراهت نشد گمراه مانده است
تنها نه من با چشم های پر ستاره
در آرزوی رویت تو ماه مانده است
می خواستم از تو بگویم آیه آیه
اما قلم در باء بسم الله مانده است
حسین علاءالدین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۳ ، ۲۲:۴۷
پاسدار 313
شنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۳، ۰۴:۴۷ ب.ظ

از فراقت به جوانی همگی پیر شدیم

  از فراقت به جوانی همگی پیر شدیم

  از فراقت به جوانی همگی پیر شدیم

بی تو از وادی دنیا همگی سیر شدیم
بی خود از حادثه ی عشق تو دیوانه و مست
عاشق کوی تو گشتیم و زمین گیر شدیم
تا که وصفی ز کمان و خم ابروی تو رفت...

در پی دیدن رویت همگی تیر شدیم
از کمان خانه ی زلفت همه بالا رفتیم
در سراشیبی ابروت سرازیر شدیم

گو گدایان در این خانه بیایند که ما
از گدایی به در تو همگی میر شدیم
عاشقان همچو (( رها )) در گرو بند تو اند...
جمله در حلقه ی تو در غل و زنجیر شدیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۳ ، ۱۶:۴۷
پاسدار 313
شنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۳، ۰۲:۴۱ ب.ظ

نگاه کن به من مبتلای درمانده

  نگاه کن به من مبتلای درمانده

سحر به یاد تو چشمم ستاره می بارد
شبیه ابر بهاری دوباره می بارد
تبسم تو غزل را به وجد می آرد
از آستان لبت استعاره می بارد

صدای (حی علی...)می رسد دوباره به گوش
و عشق بار دگر از مناره می بارد
برای آمدنت استخاره کردم باز
بشارت است که از استخاره می بارد
نگاه کن به من مبتلای درمانده
که از نگاه شما راه چاره می بارد
حسین علاءالدین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۳ ، ۱۴:۴۱
پاسدار 313
جمعه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۰۰ ق.ظ

شعری برای آقای خوبیها

  شعری برای آقای خوبیها


مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا
گاهی غبار جاده ی لیلا، کنی مرا
کوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیست
قطره شدم که راهی دریا کنی مرا

پیش طبیب آمده‌ام، درد می‌کشم
شاید قرار نیست مداوا کنی مرا
من آمدم که این گره ها وا شود همین!
اصلا بنا نبود ز سر وا کنی مرا
حالا که فکر آخرتم را نمی­کنم
حق می­دهم که بنده دنیا کنی مرا
من، سالهاست میوه ی خوبی نداده‌ام
وقتش نیامده که شکوفا کنی مرا
آقا برای تو نه ! برای خودم بد است
هر هفته در گناه، تماشا کنی مرا
من گم شدم ؛ تو آینه‌ای گم نمی‌شوی
وقتش شده بیائی و پیدا کنی مرا
این بار با نگاه کریمانه‌ات ببین
شاید غلام خانه زهرا کنی مرا
*علی اکبر لطیفیان*

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۳ ، ۱۱:۰۰
پاسدار 313
پنجشنبه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۲۵ ب.ظ

شعر امام زمان عجل الله تعالی

«شعری برای آقای خوبیها »

 

ای آنکه در نگاهت حجمی زنور داری

کی از مسیر کوچه قصد عبور داری؟

چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابی

ای آنکه در حجابت دریای نور داری

من غرق در گناهم، کی می کنی نگاهم؟

برعکس چشمهایم چشمی صبور داری

از پرده ها برون شد، سوز نهانی ما

کوک است ساز دلها، کی میل شور داری؟

در خواب دیده بودم، یک شب فروغ رویت

کی در سرای چشمم، قصد ظهور داری؟

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۹۳ ، ۲۲:۲۵
پاسدار 313
چهارشنبه, ۷ خرداد ۱۳۹۳، ۰۵:۱۱ ب.ظ

چه انتظارعجیبی!

چه انتظارعجیبی!


تو بین منتظران هم عزیز من چه غریبی!

عجیب تر که چه آسان نبودنت شده عادت
* چه کودکانه سپردیم دل به بازی قسمت
چه بی خیال نشستیم چه کوششی چه وفایی؟
فقط نشسته وگفتیم خــــــداکند که بیایی.



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۳ ، ۱۷:۱۱
پاسدار 313
سه شنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۴۲ ب.ظ

چشم دیدار رخ یار

چشم دیدار رخ یار ...........

امام زمان



مانده ام با غم هجران نگارم چـه کنـم

عمر بگذشت و ندیدم رخ یارم چه کنم

*******

چشم آلوده کجـا دیــدن دلـدار کجـا

چشم دیـدار رخ یار ندارم چــه کنم

با نگاهی بگشـا عقده دیریــن مرا

کز فراغت گره افتاده به کارم چه کنم

جلوه ای کن که دمی روی نکویت نگرم

گرچه لایق نبود دیده تارم چه کنم

اشک می ریزم و با غصــه دل همراهـم

که ز هجران تومن اشک نریزم چه کنم

*******

طوق بر گردن من رشتـه عشــق تو بود

تا کشاند به سـر چوبه دارم چه کنم


تقدیم به آقای خوبیها

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة والنصر



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۳ ، ۲۲:۴۲
پاسدار 313