پنجشنبه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۵۹ ب.ظ
رباعی زیبای امام خمینی (رحمة الله علیه)
چشم خواب
چشم تو و خورشید جهان تاب کجا؟
یــاد رخ دلــدار و دل خــواب کــجا؟
با این تن خاکی ملکوتی نشوی
ای دوست ، تراب و رب الارباب کجا؟
عشق
آن دل که به یـاد تـو نباشد دل نـیست
قلبی که به عشقت نطپد جز گِل نیست
آن کــس کـه نـدارد بـه سـر کوی تو راه
از زنـدگی بـی ثمـترش حـاصـل نـیسـت
سفر
از هستی خویشتن گذر باید کرد
زین دیو لعین صرف نظر باید کرد
گـر طالـب دیـتدار رخ مــحبوبی
از مـنزل بیگـانـه سـفر باید کرد
بت
باچشم منی جمال او نتوان دید
با گوش تویی نغمه او کس نشنید
این ما وتویی مایه کوری وکری است
این بت بشکن تا شودت دوست پدید