عهد شهادت

از میان مؤمنان مردانى ‏اند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا کردند برخى از آنان به شهادت رسیدند و برخى از آنها در [همین] انتظارند و [هرگز عقیده خود را] تبدیل نکردند

عهد شهادت

از میان مؤمنان مردانى ‏اند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا کردند برخى از آنان به شهادت رسیدند و برخى از آنها در [همین] انتظارند و [هرگز عقیده خود را] تبدیل نکردند

عهد شهادت
نویسندگان

۲۶ مطلب با موضوع «سیره شهدا» ثبت شده است

شهید عزالدین از اهالی منطقه "صور" لبنان بود که در اولین روزهای درگیری‌های منطقه غوطه توسط مین زخمی شد و به اسارت تکفیری‏ها درآمد.

براساس این گزارش، شهید عزالدین هنگام اسارت بیهوش شده و بعد از به هوش آمدن و سؤال‌های پیاپی تروریست‌ها از وی؛ او را مانند سرور و سالار شهیدان به شهادت رساندند.

سردار سلیمانی از کدام شهید حزب‌الله سخن گفت؟ + عکس(18+)

در ویدیویی کوتاه که پایگاه‌های وابسته به تروریست‌ها تکفیری از زمان به اسارت درآمدن این رزمنده‌ حزب‌الله منتشر کرده‌اند شهید عزالدین به سوالات پیاپی تروریست تکفیری به شرح زیر پاسخ داده است:

تروریست‌ تکفیری: اسمت چیه؟
ذوالفقار حسن: محمد
ــ : اهل کجایی؟
ذوالفقار حسن: از زهیران
ــ : لبنانی؟
ذوالفقار حسن: آره لبنانیم
ــ : جز ارتش حزب‌الله هستی؟
ذوالفقار حسن درحالی که به آنان نگاه می‌کند سخنی نمی‌گوید...
ــ : برای چی آمدی اینجا؟
ذوالفقار حسن با تأخیر می‌گوید: ما در راه خدا اینجا هستیم
ــ : تو برای چی اینجا هستی؟ در راه حزب خدا؟ به خاطر بشار اینجا هستی؟
ذوالفقار حسن: نه به خاطر بشار نیست
ــ : به خاطر چی اینجا هستی؟
ذوالفقار حسن: به خدا به خاطر مقدسات آمده‌ام
ــ : به خاطر زینب(س)؟
ذوالفقار حسن از درد به خود می‌پیچد و دو بار آه بلندی می‌کشد
و در پایان وقتی تروریست‌ تکفیری بار دیگر می‌پرسد: برای چه کسی آمدی؟ ذوالفقار حسن چیزی نمی‌گوید...

سردار سلیمانی از کدام شهید حزب‌الله سخن گفت؟ + عکس(18+)

گفتنی است منابع خبری لبنانی چندی پیش گزارش داده‌ بودند که نیروهای حزب الله در سوریه توانستند پیکر شهید ذوالفقار حسن عزالدین را که تروریست‌‌های تکفیری پس از به شهادت رساندن وی با خود برده بودند پس بگیرند. اما این خبر از سوی خانواده این شهید و حزب‌الله و مقاومت اسلامی تایید نشده است و بدون شک پیکر شهید کماکان در تصرف تکفیری‌های داعش قرار دارد.

خانواده این شهید والامقام از دوستانش روایت کردند که وی در خواب دیده که سرش گوش تا گوش بریده می‌شود، با ترس از خواب بیدار شده و بار دیگر به خواب می‌رود. این‌بار حضرت امام حسین(ع) را در خواب دیده که به وی می‌فرماید: عزیز من! سر تو را خواهند برید همانطور که بر سر من در واقعه کربلا گذشت. اما دردی حس نخواهی کرد، چون فرشتگان از هر طرف تو را دربر خواهند گرفت.

سردار سلیمانی از کدام شهید حزب‌الله سخن گفت؟ + عکس(18+)

شایان ذکر است سردار حاج قاسم سلیمانی در مراسم چهلمین روز درگذشت مادر شهیدان حسین و اصغر ایرلو که با عنوان سنگ صبور برگزار شد، در بیان مصداق و مثال عینی درباره قدرت ایدئولوژی مبتنی بر وحی خاطره‌‌ای گفت که بغض گلویش خود و حاضرین در مراسم را گرفت و به احتمال زیاد این خاطره از شهید عزالدین باشد:

«نوجوان 17 ساله ای که اخیراً(در سوریه) شهید شد، به مادرش می‌گوید، با توجه به خوابی که دیده‌ام این آخرین ناهاری است که باهم می‌خوریم، مادر اجاره تعریف خواب را نمی‌دهد. برای دوستانش اینگونه تعریف کرده بود. 2 شب است که خواب می‌بینم که روی سینه‌ام نشسته‌اند تا سرم از تنم جدا کنند، فریاد می‌زنم و آنوقت است که امام حسین(ع) می‌آید و می‌گوید، نترس درد، ندارد... را هم بریدند، درد نداشت.»

سردار سلیمانی از کدام شهید حزب‌الله سخن گفت؟ + عکس(18+)

نامه‌ای از مادر شهید «ذوالفقار حسن عزالدین» به فرزندش

فرزندم ذوالفقار..خدا تو را رو سفید بگرداند همینطور که مرا در مقابل زهرا(س) روسفید کردی...من روز قیامت با افتخار می‌ایستم در حالی‌که سر خونی تو را در بغل دارم و با دست خودم خون تو را به آسمان پرتاب می‌کنم تا فرشتگان با خون تو بال‌های خود را آراسته کنند...شکایت خود را از قومی که با بریدن سر فرزندم قلب مرا شکستند و مرا از شرکت در عروسیش(تشییع جنازه) محروم کردند به امیرمؤمنان(ع) خواهم کرد..فرزندم خون تو ضامن من نزد خدا خواهد بود و باعث افتخار من است..

فکر نکنید که با کشتن فرزندم طاقت مرا می‌گیرید...
فکر نکنید که با بریدن سر فرزندم قلب زینبی مرا پاره می‌کنید...

به خدا قسم که من منتظر بازگشت پیکر فرزندم هستم تا عطر سرورم زینب(س) را از آن استشمام کنم...

سردار سلیمانی از کدام شهید حزب‌الله سخن گفت؟ + عکس(18+)

می‌خواهم او را در سینه خود فشار بدهم و عطر شهادت را استشمام کنم...

می‌خواهم بایستم و با صدای بلند بگویم خداوندا این قربانی را از ما بپذیر...

و خون تو را بر آسمان بریزم تا زهرا(س) خون تو را بگیرد...

پسرم قلب من برای تو بی‌تابی می‌کند ولکن زینب(س) با صبر خود بر قلب من دست کشید...

پسرم ما هر روز منتظر بازگشت تو هستم تا با ریختن گل روی پیکرت عروسی تو را بگیرم...

منتظر تو هستم و اشکها مرا آتش می‌زنند..تهنیت پسرم که در بهشتی...تهنیت...

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۳ ، ۲۳:۲۲
شاهد
سه شنبه, ۱ مهر ۱۳۹۳، ۱۰:۰۰ ب.ظ

نماهنگ ریبای شهدا _ حاج مهدی سلحشور


عاشقونه رفتند تا به خدا.........




دریافت
مدت زمان: 2 دقیقه 5 ثانیه (نماهنگ حاج مهدی سلحشور)


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۳ ، ۲۲:۰۰
شاهد
يكشنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۳، ۱۱:۰۵ ب.ظ

عکس های شهید شاهرخ ضرغام قبل و بعد انقلاب


عکس دوران جهالت به گفته خودش


   




۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۳ ، ۲۳:۰۵
شاهد
يكشنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۳، ۱۱:۰۲ ب.ظ

«حر انقلاب اسلامی که در هیات هدایت شد را بشناسید»

شاهرخ ضرغام ، حر انقلاب اسلامی

به دوستانش سپرده بود عکسی که از امام داشت را با او در قبر بگذارند..........


امام او را از کاباره تا عرش خدا برد





زندگی شاهرخ در غفلت و گمراهی ادامه داشت تا اینکه دعای خیر مادرش باعث شد تا او همزمان با آغاز انقلاب اسلامی توبه کند و شب و روز فقط نام امام خمینی(ره) را بر زبان جاری سازد و برای همه این جوانمردی «فدایت شوم خمینی» را بر روی سینه‌اش خالکوبی کرد.

در همان روزهای اول جنگ از همه جلوتر پا به عرصه گذاشت. آنقدر دلاورانه جنگید که دشمنان برای سرش جایزه تعیین کردند، آنقدر شجاعانه رفت تا کسی به گرد پایش نرسد. شاهرخ پروازی داشت تا بی‌نهایت در 17 آذر 59 و دشت‌های شمال آبادان این پرواز را ثبت کرد. پروازی با جسم و جان. کسی دیگر او را ندید حتی پیکرش پیدا نشد.

*شاهرخ ضرغام با حضور در بارگاه امام رضا(ع) راه صحیح را انتخاب و توبه کرد

شاهرخ پس از آن «عاشورای حسینی» به خانه برگشت و به مادرش با جدیت گفت: «آماده شو به مشهد بریم». در بدو ورود به مشهد، شاهرخ زودتر از همه به پابوس امام رضا(ع) رفت و حال خوشی پیدا کرده بود و مرتب می‌گفت «خدا من بد کردم؛ من غلط کردم اما می‌خواهم توبه کنم. خدایا مرا ببخش، یا امام رضا (ع) به دادم برس من عمرم را تباه کردم».

بعد از زیارت 2 روزه مشهد شاهرخ به همراه مادرش به تهران برگشت و همه خلافکاری‌های خود را رها کرد. او واقعاً توبه کرد، توبه‌ای همچون حر در صحنه و کارزار کربلا؛ در همان روزهای انقلاب با ارادت خاصی که به امام خمینی (ره) داشت روی سینه‌اش با خالکوبی نوشت «خمینی فدایت شوم».

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۳ ، ۲۳:۰۲
شاهد
پنجشنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۳، ۰۸:۵۱ ب.ظ

نظر بازی خدا با رزمنده ها

شهیدی که به خواب حاج آقا پناهیان آمد



دریافت
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۳ ، ۲۰:۵۱
شاهد

دستنوشته مقام معظم رهبری برای شهید باغبانی

 

بسمه تعالی

یاد شهید عزیز آقای هادی باغبانی گرامی باد

سیدعلی خامنه‌ای

19/6/92

 

به گزارش تسنیم، شهید «هادی باغبانی» در سال 1362 در روستای دار بدین روشن بهنمیر، از توابع شهرستان بابلسر متولد شد.

وی سابقه چندین سال فعالیت مستندسازی در حوزه هنری، روایت فتح و صداوسیما داشت و با اتحادیه رادیو تلویزیون‌های اسلامی نیز همکاری می‌کرد.

شهید هادی باغبانی از ابتدای بحران سوریه برای مستندسازی از جنایات تکفیری‌ها و تروریست‌ها به سوریه سفر کرد که در تاریخ 28 مرداد 92 به دست تروریست‌های تکفیری النصره به شهادت رسید.

از شهید باغبانی یک دختر به نام رضوانه به یادگار مانده است که در هنگام شهادت پدر تنها 3 ساله بود.

 

 

 

 

دریافت کلیپ تشیع شهید باغبانی
حجم: 6.38 مگابایت

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۳ ، ۱۴:۴۱
پاسدار 313
سه شنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۳، ۰۸:۳۵ ب.ظ

ادواردو آنیلی که بود و چگونه اسلام آورد ؟

ادواردو آنیلی که بود و چگونه اسلام آورد ؟

3


ادواردو آنیلی چرا از ارث محروم شد؟ انگیزه قتل وی چه بود و پس از او چه کسی وارث خانواده آنیلی شد؟ چه کسانی از قتل وی سود می بردند؟ برای یافتن پاسخ این سوال ها و یافتن اطلاعات بیشتر درباره ادواردو آنیلی, با گزارش ویژه مشرق همراه باشید...

2

ادواردو آنیلی در 9 ژوئن 1954 در نیویورک متولد شد. وی تنها پسر و وارث مولتی میلیاردر مشهور ایتالیایی سناتور جووآنی آنیلی بود و مادرش، مارلا کاراچیلو، یک پرنسس یهودی بود. ادواردو پس از اتمام تحصیلاتش در کالج آتلانتیک، برای ادامه تحصیلاتش در زمینه ادبیات مدرن و فلسفه شرق به دانشگاه پرینستون رفت. وی پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی، برای مطالعه عرفان و مذاهب شرقی به کشورهای هند و ایران سفر کرد و در جریان سفرش به کشورمان با آیت­ الله خمینی دیدار کرد و به اسلام و تشیع گروید.

پیشینه خانوادگی ادواردو

جیوانی آنیلی، پدر کاتولیک ادواردو یکی از پولدارترین و بانفوذترین افراد ایتالیا است. مادر ادواردو یک پرنسس یهودی بود. درآمد سالیانه خانواده آنیلی بیش از 60 میلیارد دلار تخمین زده می شود. بسیاری از اطرافیان ادواردو بر این باورند که ازدواج یک زن یهودی با خانواده آنیلی اتفاقی نبوده است. پس از این ازدواج، یکی از عموهای ادواردو فوت می­ کند. نکته جالب دیگر این است که خواهر ادواردو نیز با یک خبرنگار یهودی به نام "الکان” ازدواج میکند و از او چهار بچه دارد. بدین ترتیب به نظر می­ رسد پیوند این خانواده با صهیونیست­ ها محکم و محکم ­تر می­ شد.

 

ادواردو آنیلی و پدرش

ادواردو آنیلی و خانواده اش

 

مسلمان شدن ادواردو

ادواردو دانشجوی فلسفه ادیان در دانشگاه معروف "پرینستون ” نیویورک بود. خودش هم متولد نیویورک بود. او انجیل و تورات را خوانده، اما این‎‎ها او را قانع نکرده بود. در 20 سالگی برحسب اتفاق در کتابخانه چشمش به قرآن افتاده و چند آیه از آن را میخواند و احساس میکند این نمیتواند کلام بشر باشد. قرآن را کامل میخواند و تصمیم میگیرد مسلمان شود؛ بدون اینکه نیاز به مشورت با کسی را احساس کند. به یک مرکز اسلامی در نیویورک میرود و آنجا میگوید من میخواهم مسلمان شوم، شهادتین را میگوید و آنجا نامش را "هشام عزیز ” میگذارند. ادواردو پس از سفر به ایران شیعه شد و توانست با امام خمینی (ره) دیدار کند.

دکتر قدیری ابیانه درباره شیعه شدن و اولین سفر ادواردو به ایران می­ گوید: "بعد از شیعه شدن و ذکر شهادتین در نزد آقای فخرالدین حجازی، نام او را "مهدی" گذاشتیم. بار اول که به ایران آمد، خدمت حضرت امام (ره) رفت. در آن ملاقات، حضرت آیتا… خامنهای، آقای هاشمی، سیداحمد خمینی و فخرالدین حجازی حضور داشتند و یک دوست ایرانی ما که الان در مشهد است و نمیخواهد اسمش را ببریم و دوست ادواردو نیز بود، کار ترجمه را بر عهده داشت. این دوست مشترکمان بعدها گفت که بعد از دیدار با امام به نماز جمعه رفتیم که ادواردو در صف اول بود... . در این سفر او به مشهد، برای زیارت امام رضا (ع) رفت. در آنجا بهشدت تحت تأثیر زیارت قرار گرفته بود و میگفت که من وجود امام رضا (ع) را حس میکردم. وقتی از او پرسیدم از امام رضا (ع) چهچیزی خواستی؟ گفت: خواستم که از خدا بخواهد که قلب پدرم را نسبت به من مهربان کند."

دکتر قدیری ابیانه روابط نزدیکی با ادواردو داشت و نقش به سزایی در آشنایی وی با اسلام و جمهوری اسلامی ایران داشت.

 

برداشت شهید ادواردو آنیلی از سوره کهف

 


دستخط ادواردو به ایتالیایی

 

از این (آیات) واضح است که آخرین پیامبر (سلام بر او) محمد [ص] است، زیرا که آخرین قوانین الله است که به زمین قبل از روز جزا (قضاوت جهانی) نازل شده و خواهد شد.

بنابراین بعد از اسلام دین جدیدی نخواهد آمد.

هشام عزیز

 

فعالیت‎‎های ادواردو در ایتالیا

ادواردو با اعمال نفوذی که داشت، کانال یک تلویزیون ایتالیا را قانع کرد که یک فیلم مستند راجع به کشورهای اسلامی بسازد و تهیهکنندگی فیلم را نیز خودش بر عهده گرفت. در این راستا به ایران هم آمد و بعد هم این فیلمرا در تلویزیون به نمایش گذاشت. بعد از نمایش آخرین قسمت با "ایگور من" خبرنگار روزنامه "لاستامپا" درباره اسلام به مناظره نشست. همچنین وقتی کتاب سلمان رشدی منتشر شد، یک ناشر ایتالیایی تصمیم گرفت آن را منتشر کند. ادواردو با شنیدن این خبر به دیدن او رفت و به او به خاطر انتشار این کتاب اعتراض کرد.

دکتر قدیری ابیانه درباره فعالیت­ های وی می­ گوید: "او میگفت که نمیتوانم ببینم به مقدسات من توهین شود و من هیچ حرفی نزنم. وی همچنین در برابر جنایات اسراییل در فلسطین طاقت نمیآورد و به نخستوزیر و رییسجمهوری و حتی سران کشورهای دیگر زنگ میزد و خواستار جلوگیری از این اقدامات میشد که من به او گفتم داری با این کارها شهادتت رو جلو میاندازی. صهیونیستها دست از سر تو بر نخواهند داشت، از این کارها پرهیز کن".


اعمال فشار به ادواردو برای بازگشت به مسیحیت

حسین عبداللهی و محمد اسحاق عبداللهی صمیمی ترین دوستان ایرانی ادواردو، فشارهای وارد شده به ادواردو از سوی خانواده اش را غیرقابل باور توصیف می کنند. حسین عبداللهی می گوید: "ادواردو تحت فشار اقتصادی بسیار زیادی قرار داشت. خانواده آنیلی وی را به صورت کامل از لحاظ اقتصادی تحریم اقتصادی کرده بودند. به گونه ای که وی حتی برای تاکسی سوار شدن پول نداشت." حسین می گوید: "یک روز با ادواردو به نمایندگی هواپیمایی ایران ایر در ایتالیا رفتیم تا برای ادواردو بلیط سفر به ایران تهیه کنیم. کارگزار ایتالیایی شرکت ایران ایر گفت که من نمی توانم برای ادواردو بلیط بخرم. پس از مشاجره بسیار با وی مشخص شد که منشی پدر ادواردو با آن کارمند تماس گرفته بود و به وی دستور داده بود، حق ندارد برای ادواردو بلیط صادر کند."

خانواده آنیلی برای آنکه ادواردو را از ارث محروم کنند، سعی زیادی در دیوانه جلوه دادن وی داشتند. به همین منظور وی را در یک بیمارستان روانی بستری کردند که به گفته خود ادواردو همه اعضای آن یهودی بودند. ادواردو می ترسید که در آن تیمارستان وی را تحت درمان های  شستشوی مغزی قرار دهند و حتی یک بار از آنجا فرار کرده بود.


شهادت یا خودکشی؟

در نوامبر سال 2000 جسد ادورادو آنیلی در بزرگراه تورینو-ساوانا در شمال ایتالیا و در نزدیکی شهر تورین پیدا شد. اتومبیل وی نیز که یک فیات کرومای خاکستری بود، بر روی پل رومانو و در حالی که چراغ های راهنمایش روشن بود و درهای آن باز بود، رها شده بود.

محلی که جسد ادواردو در آن پیدا شد

 

پلیس ایتالیا مرگ ادواردو را خودکشی تشخیص داد و علت آن را استفاده بیش از حد از مواد مخدر اعلام کرد. اما دلایل روشنی وجود دارد که حاکی از قتل ادورادو است. در ادامه به ذکر این دلایل می ­پردازیم:

1) نخست اینکه ادواردو به هیچ وجه معتاد نبود و حتی در مواردی مشاهده شده است که با دوستان و نزدیکانش که از مواد مخدر استفاده می­ کردند، ساعت ­ها گفت و گو می­ کرد تا آن­ها را از این کار بازدارد. دکتر قدیری ابیانه در وبلاگ شخصی خودش درباره یک مورد از تلاش ­های اینچنینی ادواردو می­ گوید: "در سفری که ادواردو به ایران داشت، با برادر یکی از دوستان ما که معتاد بود کلی صحبت کرد و خیلی تلاش کرد تا او را با منطق و استدلال از مصرف مواد مخدر منصرف کند." به هیچ وجه منطقی به نظر نمی­رسد که چنین فردی به دلیل استفاده بیش از حد از مواد مخدر خودکشی کند."

2) در اسلام خود کشی به شدت منع شده است. ادواردو شخصی به شدت آرمان­گرا بود که حتی مایل نبود برای کاستن از فشارها و تهدیدات، به صورت مصلحت­آمیز اعلام کند که از اسلام روی برگردانده است. هدف وی شناساندن اسلام به مردم ایتالیا و غربی­ها بود. چنین فردی چگونه می­تواند خودکشی کند؟ خودکشی اقدامی است که افراد بی­دین و کسانی که به آخر خط رسیده­اند، انجام می­دهند. این در حالی است که ادواردو به فردی کاملا معتقد تبدیل شده بود و هنوز در ابتدای راه بود و کارهای زیادی برای انجام دادن داشت.

3) آشپز ادواردو میگوید صبح روزی که وی به قتل رسید، نوع غذای ناهارش را مشخص کرده بود. حال این سوال مطرح می­شود کسی که قصد خودکشی داشته باشد، چرا باید برای دو یا سه ساعت بعدش سفارش غذا بدهد. همچنین ادواردو در صبح روز حادثه با دایی خود به صورت تلفنی مکالمه کرده بود و به گفته دایی ادواردو هیچگونه مورد مشکوکی در میان صحبت های وی به چشم نمی خورد و وی کاملا عادی صحبت می کرد. همچنین ادواردو هیچگونه یادداشتی مبنی بر تصمیمش برای خودکشی از خود به جای نگذاشته بود.

4) حسین عبداللهی با اشاره به برنامه های بلندمدت ادواردو می گوید: "ادواردو می گفت می خواهم به ایران بروم و پناهنده سیاسی شوم و در قم به تحصیلاتم ادامه دهم." محمد عبداللهی نیز می گوید: "یک هفته قبل از آنکه ادواردو فوت کند، با هم نشسته بودیم و سوره بنی اسرائیل را به زبان ایتالیایی می خواندیم. ادواردو به من گفت می خواهد زبان عربی را فرابگیرد تا بتواند بهتر قرآن را درک کند. بدیهی است که فردی که برنامه های بلندمدت برای زندگی خود دارد و اهداف والایی را دنبال می کند به هیچ وجه دست به خودکشی نخواهد زد.

 

تصویر ادواردو و حسین عبداللهی, صمیمی ترین دوست ایرانی وی

5) مورد مشکوک دیگری که درباره شهادت ادواردو وجود دارد این است که هیچ­ گونه بررسی تکمیلی در مورد نحوه قتل او انجام نشد. جسد وی کالبد شکافی نشد و مرگ وی فوراً خودکشی جلوه داده شد. حتی قبل از آنکه پلیس مرگ وی را به صورت رسمی خودکشی اعلام کند، برخی روزنامه­ ها خبر خودکشی پسر رئیس کارخانه فیات را چاپ کردند و ذهن مردم را کاملا به سمت گزینه خودکشی سوق دادند. جسد وی نیز تا ظهر فردای روز حادثه به خاک سپرده شد تا فرصت برای هیچ گونه تحقیقی مهیا نباشد.

6) پس از مرگ ادواردو سانسور مطلقی درباره مسلمان بودن، عقاید و حتی سفر وی به ایران انجام شد. اظهارنظرهای روزنامه­ های ایران به ویژه انجمن اسلامی فارغ التحصیلان ایتالیا درباره احتمال قتل وی به هیچ­وجه بازتاب داده نمی­شد. در حالی که خانواده آنیلی یکی از بزرگترین خانواده­ های ایتالیا است و کوچکترین اظهارنظری درباره این خانواده به سرعت منعکس می­ شود، به نحوی که نخست وزیر ایتالیا درگذشت ادواردو را به خانواده آنیلی تسلیت گفت و قبل از بازی ایتالیا و انگلستان، ورزشگاه یک دقیقه به احترام ادواردو سکوت کرد. همچنین پس از مرگ ادواردو تمامی اسناد و شواهد مربوط به فعالیت­ ها و زندگی وی جمع ­آوری شد و حتی فیلم مستندی که توسط وی ساخته شده بود و در آرشیو کانال 1 ایتالیا بود، از آرشیو این کانال خارج شد.

 

 


اعتراض ایرانیان مسلمان به قتل ادواردو

7) چند سال پس از قتل ادواردو، یکی از دوستان بسیار نزدیک وی به نام لوکا کائتانی لواتلی نیز با همین سناریو به قتل رسید. او دوست ادواردو بود و با وی به ایران آمده و در ایران شیعه شده بود. لوکا نیز یکی از نجیب زادگان ایتالیایی بود. پدر لوکا به سلطان شراب ایتالیا معروف بود و خانوده­اش از سرشناس­ترین خانواده­های این کشور به حساب می­آمدند. با توجه به سرنوشت مشابه او با ادواردو، به نظر می­رسد تاکتیک "خودکشی سازی" یکی از تاکتیک­ های اصلی برای از بین بردن چنین جوانانی است که حاضر نیستند در جهالت باقی بمانند.


تصویر لوکا کائتانی لواتلی که وی نیز به طرز مشکوکی کشته شد


 

8) دکتر مارکو باوا یکی از دوستان صمیمی ادواردو بود که به نحوه زسیدگی به پرونده ادواردو اعتراض کرد. وی در سال 2001 نامه ای به شورای عالی قضایی ایتالیا نوشت و در آن ضمن انتقاد از فرآیند رسیدگی به پرونده ادواردو، علت عدم استفاده از آدمک انسانی برای بازسازی صحنه خودکشی را جویا شد. به عقیده وی شواهد موجود درباره لباس ها و کفش ادواردو، خودکشی را تایید نمی کنند. وی همچنین عدم انجام کالبدشکافی را غیرقابل قبول خوانده بود.

 

دکتر مارکو دلایل دیگری نیز دارد که اثبات می کند ادواردو خودکشی نکرده است. وی اینگونه استدلال می کند: "زمان مرگ ادواردو بین ساعت های 9 تا 10:30 صبح روز پنجشنبه اعلام شده است. در این ساعت از روز به صورت میانگین هر 10 الی 15 ثانیه، یک ماشین از آن منطقه عبور می کند. امکان ندارد هیچ کس ادواردو را در حین خودکشی ندیده باشد. زیرا پارک کردن ماشین، بیرون آمدن از آن، بالا رفتن از حصار یک و نیم متری کنار بزرگراه و پریدن به پایین حداقل 2 دقیقه طول می کشد و قطعا در این مدت می بایست افرادی وی را دیده باشند. در حالیکه هیچکس شاهد این اتفاقات نبوده است.

دکتر مارکو معتقد است که ادواردو کشته شده و سپس توسط ماشینش به محل کشف جسد منتقل شده است و برای آنکه قتل همچون خودکشی به نظر برسد، با وسیله ای به سر ادواردو ضربه وارد شده است تا جراحاتی همچون جراحات ناشی از پرش از ارتفاع بر روی سر وی ایجاد شود.


انگیزه قتل ادواردو

خانواده ادواردو بسیار پولدار و بانفوذ بودند. فقط سود دارایی های خانواده او 60 میلیارد دلار در سال برآورد شده است. کارخانه ماشین سازی فیات، فراری،اوبکو، لامبورگینی، لانچیا، آلفارمو، چندین کارخانه صنعتی ، بانک های خصوصی، شرکت های طراحی مد و لباس، روزنامه های لاستامپا، کوریره، دلاسرا و باشگاه فوتبال یوونتوس تنها بخشی از اموال خانواده آنیلی است. چون بعدها ادواردو مسلمان شد، پدرش حاضر نشد که ارث و میراثش را بهدست او بسپارد؛ لذا پسرعموی مسیحیاش را بهعنوان جانشین تعیین کردند. اما ناگهان این خبر پیچید که او بر اثر سرطان ناشناختهای فوت کرد. اگر زنده میماند، مدیریت این اموال به یک مسیحی میرسید. بدین ترتیب آخرین مسیحی خانواده آنیلی نیز فوت شد و تنها ادواردو باقی­ مانده بود. این بدین معنی بود که تا رسیدن اموال این خانواده به دست یهودیان یک گام باقی مانده بود و آن مرگ ادواردو بود.

 

چون ادواردو مسلمان شد، پدرش حاضر نشد که ارث و میراثش را به‎دست او بسپارد


 

دکتر قدیری ابیانه در وبلاگ شخصی خود گفته است که ادواردو از خطری که جانش را تهدید کرده بود، آگاه بود. ابیانه که رابطه خوبی با ادواردو داشت، می­ گوید: " ادواردو به دوستان مسلمانش آقای الکان همسر اول خواهرش را منشاء‌ خطر برای جان خود عنوان کرده بود،‌ منتهی تصور می‌کرد چتر حمایت پدر مانع آن می‌شود که در زمان حیات پدر او را به قتل برسانند. من خود با او صحبت کرده بودم و به او هم در مورد امکان قتلش هشدار داده بودم، ‌لیکن او ضمن تایید خطر جانی برای خود بویژه از سوی صهیونیست ها و بالاخص با هماهنگی الکان یهودی (همسر خواهرش) معتقد بود این خطر پس از مرگ پدر جدی خواهد شد."

بعد از شهادت ادواردو و مرگ پدر این ارث قانونا به خواهرش میرسید، اما با کمک مادر ادواردو حدود 500 میلیون دلار را که در مقابل ثروت خانواده ادواردو بسیار ناچیز است، به خواهرش دادند و با فریب از او امضا گرفتند و به نوعی او را از ارث محروم کردند که بعدها وی از دست مادر خود در دادگاه بهخاطر این موضوع شکایت کرد، اما به هر حال مدیریت این سرمایه عظیم دست خواهرزاده‎‎های یهودی ادواردو افتاد.


رسوایی اخلاقی جان لاپو الکان، وارث یهودی خاندان آنیلی

 

چند سال پیش رسانه‌های ایتالیایی از رسوایی اخلاقی خواهرزاده یهودی ادواردو آنیلی وارث خانواده آنیلی در میان مردم ایتالیا پرده برداشتند. به گزارش نشریه اشپیگل موناکو، مشکل پیش آمده برای الکان در نتیجه افراط در مصرف مخلوطی از قرص‌های اکستازی، کوکائین و مشروبات الکلی بوده و وی به خاطر این مسئله بخشی از توان ذهنی خود را از دست داده است. روزنامه osservative romano   متعلق به واتیکان نیز در تاریخ 22 اکتبر اشاره‌ای تلویحی به مسئله اعتیاد وارث آنیلی‌ها و دیگر مفاسد وی داشته است.

سایت اطلاع‌رسانی virgilio نیز در خبری به شهره شدن این یهودی صهیونیست به فساد در میان مردم ایتالیا اشاره کرده و اظهار داشته است: "دانشجویان ایتالیایی در اعتراض به یک مصوبه پارلمان این کشور در تاریخ 25 اکتبر مقابل پارلمان ایتالیا تجمع کردند. این دانشجویان در اعتراض به اکثریت حاکم ایتالیا به صورت طعنه آمیز شعار می‌دادند: "همه شما مثل جان الکان هستید.""

 


جان لاپو الکان، وارث یهودی خاندان آنیلی

 

سفرهای ادواردو به ایران

اولین آشنایی ادواردو با انقلاب اسلامی ایران در تاریخ 31 فروردین 1359 رخ داد؛ یک هفته پس از مناظره تلویزیونی دکتر قدیری ابیانه با خبرنگاران آمریکایی، عراقی و ایتالیایی که از شبکه تلویزیونی ایتالیا به طور زنده (درتاریخ 24 فروردین 1359) پخش می‌شد؛ مناظره‌ای که بخش‌هایی از آن در فیلم مستند ادواردو نیز گنجانده شد. او که تنها 6 ماه از قدیری جوان‌تر بود،‌ تصمیم به آشنایی و دوستی با قدیری می‌گیرد و به عنوان ناشناس به منزل او مراجعه می‌کند. دکتر قدیری ابیانه در مورد این دیدار می‌گوید: "یک هفته بعد از شرکت در میزگرد تلویزیونی که ادواردو آن را دیده بود،‌ در روز یکشنبه‌ در حالی‌که‌ من‌ در اقامت‌گاه سفارت‌ بودم، دربان‌ سفارت‌ گفت‌ که‌ یک‌ جوان‌ ایتالیایی‌ آمده‌ و می‌خواهد شما را ببیند. من‌ هم‌ گفتم‌ اگر می‌شود به‌ او بگویید فردا برای‌ ملاقات‌ بیاید. ولی‌ بعد از لحظاتی‌ دربان‌ سفارت‌ دوباره‌ زنگ‌ زد که‌ این‌ جوان‌ می‌گوید "خدا هر در بسته‌ای‌ را می‌گشاید." من‌ هم‌ گفتم‌ فوراً در را باز کنند و خود هم‌ به‌ استقبالش رفتم‌. جوان‌ قد بلند لاغری‌ بود که‌ با یک‌ موتور گازی‌ کهنه‌ آمده‌ بود و خودش‌ را ادواردو آنیلی‌ معرفی‌ کرد. من‌ بدون‌ این‌که‌ انتظار جواب‌ مثبتی‌ از او داشته‌ باشم،‌ از او پرسیدم‌ که‌ شما با خانوادهِ‌ آنیلی‌ معروف‌ نسبتی‌ دارید و او گفت‌ که‌ من‌ پسرش‌ هستم!"

 


                                ادواردو در ایران                     

 

ادواردو چند بار به ایران آمد. در سفر اولش به ایران به دیدارامام خمینی (ره) آمده بود و امام هم پیشانی او را بوسیده بود. که ادواردو در سفر خود به ایران در تاریخ جمعه 14 فروردین 1360 در صف اول نماز جمعه تهران به امامت حضرت آیت الله خامنه­ای شرکت کرده بود. آیت الله هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود بدون ذکر نام می نویسد که پسر رئیس فیات که مسلمان شده است با امام دیدار کرد. در این ملاقات آیت­الله خامنه­ای هم حضور داشت. جالب است که این خاطرات قبل از قتل ادواردو در ایران منتشر شده است.

نماز جمعه 14 فروردین 1360؛ ادواردو در گوشه راست تصویر مشخص است

 

خبری که ادواردو از دیدارش با حضرت امام (ره) تنظیم کرده بود

متن زیر دستخط ادواردو به زبان ایتالیایی است. متن زیر پبشنهاد ادواردو به عنوان متن خبر ملاقات او با حضرت امام (ره) می باشد. . ملاقاتی که در 8 شهریور 1360 در حضور حضرت آیت الله خامنه ای – هاشمی رفسنجانی – مرحوم حاج احمد خمینی و آقای فخرالدین حجازی انجام شد. چون قرار نبود نام ادواردو ذکر شود این ملاقات جنبه خبری نداشت و لذا متن زیر تقدیم دفتر امام (ره) نگردید.

 


دستخط ادواردو

 

به نام الله بخشنده و مهربان

یک شهروند از جمهوری ایتالیا امروز با امام خمینی دیدار کرد.

او برای ادای احترام به جمهور اسلامی و به شیعیان آمده است.

او بابت آنچه که انقلاب تا کنون برای پیشرفت آرمان و به نام خدا در روی زمین در این دوران انجام داده است از رهبر انقلاب تشکر کرد.

هشام عزیز

 


شواهد موجود درباره مرگ شهید ادواردو آنیلی سوالات زیادی در ذهن ایجاد می­کند. چرا آنچنان سانسور قوی ای در ایتالیا حاکم بوده که حاضر نبودند حقایق را حداقل در مورد مسلمان بودن او بنویسند؟ چرا رسانه های گروهی از چاپ عکس ادواردو در صف اول نماز جمعه و پخش فیلم نماز او در تهران خودداری کردند؟ چرا پرونده او را مختومه اعلام کردند و نگذاشتند در مورد این ماجرا بررسی شود؟ در ایتالیا یک کودتای بزرگ اقتصادی با مرگ پسر عموی مسیحی ادواردو و شهادت ادواردو مسلمان واقع شد و مدیریت و مالکیت این مجموعة عظیم اقتصادی از دست مسیحیان خارج و به دست یهودیان افتاد و دولت ایتالیا (در ظاهر) و صهیونیست­ها در پشت پرده، همه تلاش خود را کردند که مرگ شهید ادواردو را خودکشی نشان دهند و کاری کنند که کسی متوجه این کودتای عظیم اقتصادی که طبیعتاً آثار سیاسی هم دارد نشود.

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۳ ، ۲۰:۳۵
پاسدار 313
دوشنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۳، ۱۰:۵۶ ب.ظ

صدای حاج حسین خرازی چند ساعت قبل عملیات بیت المقدس

چرا دعا ونیایشمون نسبت به عملیات فتح المبین کم شده!

بچه ها ! 22 تا شهید بردن اصفهان ، از اولین شهید تا آخرین شهید 30 کیلو متر فاصله بوده. اسلام زیاد شهید داده در طول تاریخ اما کجا مردم با دست خودشون بچه هاشون رو دفن کردند بعدا برادرش رو فرستادند جبهه.......

یه کاری نکنیم که خدای نکرده این توفیق ازمون سلب بشه! ........مادعاهامون نسبت به عملیات فتح المبین کم شده. ما هرجا قدممون لرزیده چون از معنویت دور شدیم.بچه ها اگر از بین ما روح شهادت و معنویت بره دیگه همش الکیه !.....ما یا باور داریم امام حسین ظهر عاشورا دو نفر رو گذاشت جلوی خودش ، اینقدر تیر خوردند که وقتی نماز تموم شد اینها شهید شدند. ......یه بار هم نباید نماز آخر وقت باشه.... معنا نداره اینجا اذان بگن ما بنشینیم ناهار بخوریم.

رفقا امروز اسلام کارش دست من و شما افتاده . امروز روز بیعت امام حسین است . امشب شب عاشورای شماست که امام حسین فرمود : هرکی می خواد بره، بره. اما رفقا ما کجا می خوایم بریم ؟ مگه ما جایی داریم غیر اینجا؟ .....

امام پیغام داده من بوسه می زنم به دست شما ! اما من فکر میکنم این جملات امام با این کارهایی که ما میکنیم ف اصلا نمیخونه!

دعای کمیل میگه : کم من قبیح سترته ، چه قدر خدا داره میپوشونه ، یه کم هم خودمون..........

 


 

 

 

 

سخنرانی شهید حاج جسین خرازی چند ساعت قبل عملیات بیت المقدس

 

دریافت
حجم: 1.33 مگابایت

 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۳ ، ۲۲:۵۶
شاهد
دوشنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۳، ۱۰:۳۰ ب.ظ

نامه طنز شهید باقری برای خواهرش

نامه طنز شهید باقری برای خواهرش


«غلامحسین افشردی» معروف به «حسن باقری» پس از گذراندن دوره آموزشی در «جلدیان» (پادگانی در سیزده کیلومتری شمال پیرانشهر آذربایجان غربی) به ایلام اعزام می شود؛ او با ارسال عکس خود در لباس سربازی، با قلمی آمیخته با طنز، در نامه ای خطاب به خواهرش به بهانه شرح این عکس، روایتی روان و صمیمی از اوضاع و احوال خود ارائه داده است. شهید باقری در این نامه که در کتاب «روایت زندگی حسن باقری» منتشر شده، چنین نوشته است:
روز دوشنبه 27، 6، 57 هجری شمسی، در تپه خرگوشان که گردشگاه کوچکی است در شمال غربی و گوشه ایلام؛ از اینجا شهر، قشنگ معلوم است و خب، شهر هم شهر کوچکی است؛ جایی است شبیه شاه گلی تبریز به مقیاسی خیلی کوچک که فقط یک تپه کوچک است. فقط یک خیابان بن بست روی آن ساخته اند که وسایل و یا کسی می آید بالا، باید از همان جا برگردد. مثل تبریز نیست که از یک طرف بروی و از طرف دیگر برگردی؛ باری، عکاس آمد با دوربین پولاروید فوری؛ من که قصد نداشتم با لباس مقدس سربازی عکس بگیرم. بچه ها گرفتند و من هم با جریمه یکصد ریال تمام برای این بابت، به دریافت یک عکس نائل آمدم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۳ ، ۲۲:۳۰
پاسدار 313

کلیپ تصویری زیبا از استاد پناهیان در مورد شهید محسن زیارتی


شهید محسن زیارتی ، شهیدی است که برای رسیدن به شهادت هر شب نماز امام زمان 100 ایاک نعبد و ایاک نستعین میخوند.
بچه هایی که اهل نشستن پای مباحث حاج آقا پناهیان اند ، زیاد اسم اش رو شنیده اند.
محسن زیارتی همون نو جوونیه که وقتی می خواست لباس بخره ، اصرار داشت همون رنگ قبلی باشه تا مبادا توجه دیگران رو جلب کنه و بوی فخر فروشی بده. لابد شنیده بود که اگر کسی به واسطه لباس فخر به مردم کند تا وقتی که در آن لباس باشد ، خدا به او نگاه نمی کنه!
هر شب نماز امام امام زمان می خونده تا به شهادت برسه.
14 سالش بوده که میره پیش مادرش که مادرش  دعا کنه که او بمیره تا از روی غفلت گناه نکندو........
کلیپ رو حتما ببینید


دریافت
مدت زمان: 4 دقیقه 53 ثانیه
۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۳ ، ۰۰:۰۴
شاهد